مشاعره
و آنگاه كه وادار به سكوتشان كردند نگاهشان مشاعره اي شيرين را آغاز نمود
در لحظاتي ناب گاه پشت ميز كارم گاه در آغوش كودكم گاه در همهمه خيابان گاه در ميانه گپي دوستانه و گاه و گاه وگاه به ناگاه نوايي تار هاي دلم را مي لرزاند و كلمات با رقصي جادويي به دور آتش دلم مي خرامند و اينچنين است كه
(0) خلوتم را پر کن
Post a Comment <<دنیای من