آب
كوير
تشنه
خسته
آفتاب سوخته
از اوهام چشمانت برخاستم
سراب نبود
كه دلي خوش كنم به
رويايي
شنزار واقعيت
كران تا كران
اشك
تنها جرعه آب در اين دشت مشوش
شوري اشك زخم كهنه لب را بيدار كرد
آه
پايكوبي انتظار لاشخوران به دور تف داغ آسماني
هلهله مرگ
مرگ من
من گم شده در تو
سايه اي نيست كه بياسايم
كجايي
بدنبال تو رهسپار شدم
گشتم نيافتم
رفتي نماندي
آه
زيباي من
تنهايم
و نه از تيره شعر
به فرديت رسيده ام
و نه از جنس هويت
كيست كه مي گريد
باران
آب
زندگي
دختركي كوزه به دست
سر بر سينه گرمي
جرعه جرعه در گلويم مي چكاند
مرهمم مينهد
تولد
عشق
زندگي
يار شيرينم
يادگارت در ذهنم
شيريني لبهاي دخترك را دو چندان مي كند
تشنه
خسته
آفتاب سوخته
از اوهام چشمانت برخاستم
سراب نبود
كه دلي خوش كنم به
رويايي
شنزار واقعيت
كران تا كران
اشك
تنها جرعه آب در اين دشت مشوش
شوري اشك زخم كهنه لب را بيدار كرد
آه
پايكوبي انتظار لاشخوران به دور تف داغ آسماني
هلهله مرگ
مرگ من
من گم شده در تو
سايه اي نيست كه بياسايم
كجايي
بدنبال تو رهسپار شدم
گشتم نيافتم
رفتي نماندي
آه
زيباي من
تنهايم
و نه از تيره شعر
به فرديت رسيده ام
و نه از جنس هويت
كيست كه مي گريد
باران
آب
زندگي
دختركي كوزه به دست
سر بر سينه گرمي
جرعه جرعه در گلويم مي چكاند
مرهمم مينهد
تولد
عشق
زندگي
يار شيرينم
يادگارت در ذهنم
شيريني لبهاي دخترك را دو چندان مي كند