بي نام

مي گذرم از ميان كوچه ها
چشمان بازم بسته اند
گوشهايم از هياهو خسته اند
شانه هايم زير بار شكسته اند
مي گذرم از ميان كوچه ها
آهن و دود و زباله
كودك در آغوش روسپي با هزار ناله
گداي افليج سكه ها در پياله
مي گذرم از ميان كوچه ها
ديوار هاي دود گرفته و سياه
درد سينه علي در چاه
ابردهشت روي قرص ماه
مي گذرم از ميان كوچه ها
جشن كتاب سوزي
گاه گاه مال اندوزي
تن فروشي مابه ازاي روزي
مي گذرم از ميان كوچه ها
آه دلها گم شده در دود ترياك
آزادي قوت مار دوش ضحاك
خاك مدفن دلهاي پاك
مي گذرم از دروازه اين شهر معلق
دل من هست آرام
مي روم مي روم تا بجهم زين دام
جلد نيستم ديگر بر نمي گردم برين بام
مي روم به ره خانه دوست
چشمان بسته ام بازند
گوشهايم لبريز آوازند
شانه هايم بالهايي براي پروازند
مي روم به ره خانه دوست
نسرين و نرگس و لاله
پيكرم نيست روانم گشته هاله
شراب ارغواني در پياله
مي روم به ره خانه دوست
بسترم بستري از كاه
رواندازم مهتاب ومونسم ناهيد و ماه
نورانيست گلفشانست اين راه
مي روم به ره خانه دوست
در دلم از عشق دارم سوزي
گرماي آفتاب تموزي
دل من دلگرم جهان افروزي
مي روم به ره خانه دوست
مستم از شهد نورس تاك
من از اين خوشبختي بي هيچ باك
دف مي زنم و مي چرخم بس طربناك
مي رسم به در خانه دوست
رسيدم رسيدم اين هست آخرين گام
امشب تا سحر مي گيري از تنم كام
ازين عشق مي ميرم گمنام و بي نام

(11) خلوتم را پر کن

... Anonymous Anonymous

خانه دوست با رقص شبانه تو رونق گرفته است
اي مهربان همدم در تاريك و روشن سحرگاه بر گونه زيبايت بوسه اي زده ام بس مست و خمارم اكنون
مرا به خود ميهمان نمودي و سروري كردي
تا باد چنين بادا

Wednesday, September 21, 2005 11:19:00 AM 

... Anonymous Anonymous

من امشب می روم بی آنکه برگردم خداحافظ

Wednesday, September 21, 2005 11:42:00 AM 

... Anonymous Anonymous

Va doost khod dar mavaraye ein donya mast o khomar ast...

Miravad bi anke rah ra yafteh bashad...

ba ham raftan ra ham az yad bordeh ast...

Amma khoshhal az einke to miaei va neshaneyi az zendeh boodan

Wednesday, September 21, 2005 12:13:00 PM 

... Anonymous Anonymous

نمی دونم چرا به شعر شبیه مدیایی جهت ابراز تنهایی نگاه می کنی قافیه ها را خراب میکنی وحرف های عادی رابا زحمت بیهوده مقفا میکنی.امیدوارم جوابت این نباشه که واسه دلت شعر می گی

Wednesday, September 21, 2005 12:18:00 PM 

... Blogger Salome

پيمان عزيز لينكت را نگذاشته بودي من شعر نمي گويم شاعر هم اصلا نيستم و متاسفم كه بايد بگويم اگر اسمش شعر هم باشد من براي دلم شعر مي گويم

Wednesday, September 21, 2005 12:49:00 PM 

... Blogger Majid Zohari

برف‌پاکن‌ها
دست تکان می‌دهند.
بر سه‌شنبه برف می بارد.
دست تکان می‌دهیم:
- " خداحافظ... "

برف‌پاکن‌ها
از روی تو
برف سه‌شنبه را
می‌روبند

من دست تکان می‌دهم
نقش تو را پاک می‌کنم
- " خداحافظ... "

بر جاده خالی برف می‌بارد
و برف پاک کنی
دیوانه‌وار
به این سو و آن سوی جدار گلو
می‌کوبد.

در گلویم بر نام تو برف می‌بارد...

"نازنين نظام‌شهيدی"

Thursday, September 22, 2005 5:52:00 PM 

... Anonymous Anonymous

پس کو لینکا؟

Friday, September 23, 2005 2:41:00 AM 

... Anonymous Anonymous

منظورم این بودکه در تنهایی اعتبار کلمات بیشتر می شن ولی در"ولی در رقص جادویی کلمات گرد آتش دل شما "اینطور نیست

Friday, September 23, 2005 10:39:00 PM 

... Anonymous Anonymous

راستی لطفا این آی دی را اد کن. از وقتی هک شدم ارتباطم باهات قطع شده.

Sunday, September 25, 2005 7:25:00 AM 

... Anonymous Anonymous

خدای من... یه کامنت دور ودراز برات نوشتم راجع چند شعر آخرت نمی دونم چرا نیومد. فعلا باید برم عزیزم. بعد دوباره می نویسم.

Sunday, September 25, 2005 7:28:00 AM 

... Blogger Unknown

Finally I've found something which helped me. Thank you
http://www.prokr.net/2016/09/ceramic-polishing-companies-2.html
http://www.prokr.net/2016/09/ceramic-polishing-companies.html

Wednesday, August 09, 2017 4:34:00 PM 


Post a Comment   <<دنیای من