بستر

عاشقتم
تو مي گويي
در كنارم در آغوشم خفته اي
پريشاني گيسويت بسترم را آرام كرده
لبهايم را بر تنت پرواز مي دهم
هرجا كه فرود آيد
لبت,گيسوانت,گردنت,دستهايت
سجده مي كنم
خواب خوابي عميق
مي نگرم تو را كه سخت در آغوشم كشيدي
بي نياز از هرچه نياز است
در كنارم در آغوشم خفته اي
و چه آرام وچه زيبا
گويي كودكي در آغوش مادر
مي بوسمت
ناله هاي آرام مزه مزه كردن لذت
از ميان لبهاي شهوتناكت تارهاي دلم را مي نوازد
موسيقي سنگين عاشقي
در كنارم در آغوشم خفته اي
و مي گذرند اين لحظه هاي زيست
و باز منم در اين بستر كه
تو در كنارم در آغوشم خفته اي
به يادت بگريم
محبوب من
عاشقتم

(0) خلوتم را پر کن


Post a Comment   <<دنیای من