آب

كوير
تشنه
خسته
آفتاب سوخته
از اوهام چشمانت برخاستم
سراب نبود
كه دلي خوش كنم به
رويايي
شنزار واقعيت
كران تا كران
اشك
تنها جرعه آب در اين دشت مشوش
شوري اشك زخم كهنه لب را بيدار كرد
آه
پايكوبي انتظار لاشخوران به دور تف داغ آسماني
هلهله مرگ
مرگ من
من گم شده در تو
سايه اي نيست كه بياسايم
كجايي
بدنبال تو رهسپار شدم
گشتم نيافتم
رفتي نماندي
آه
زيباي من
تنهايم
و نه از تيره شعر
به فرديت رسيده ام
و نه از جنس هويت
كيست كه مي گريد
باران
آب
زندگي
دختركي كوزه به دست
سر بر سينه گرمي
جرعه جرعه در گلويم مي چكاند
مرهمم مينهد
تولد
عشق
زندگي
يار شيرينم
يادگارت در ذهنم
شيريني لبهاي دخترك را دو چندان مي كند

(4) خلوتم را پر کن

... Anonymous Anonymous

salam hkili ziba neveshti.man avalin bare ke be khonat omadam,be mna sar bezan azad bashi

Wednesday, May 04, 2005 8:42:00 AM 

... Anonymous Anonymous

and suddenly i relizied i half-death of noise of rain...enjoy each sunny night's and let me know how felt about that.

Saturday, May 07, 2005 6:30:00 AM 

... Anonymous Anonymous

salam/motshaker az nazarati ke rooye matalebe man midin/ejaze bedin sare forsat bekhoonam va nazaram ro begam/ payande bashid

Saturday, May 07, 2005 8:40:00 PM 

... Anonymous Anonymous

عجب صبری دارید شما ساکنان این سرزمین با این حرکت اینترنتی لاک پشتوار

Tuesday, May 10, 2005 11:55:00 PM 


Post a Comment   <<دنیای من