تضاد
من تورا عاشقم و تو مرا عاشقي و تضادي به شيريني عشق سيلان دارد ميان من و تو
در لحظاتي ناب گاه پشت ميز كارم گاه در آغوش كودكم گاه در همهمه خيابان گاه در ميانه گپي دوستانه و گاه و گاه وگاه به ناگاه نوايي تار هاي دلم را مي لرزاند و كلمات با رقصي جادويي به دور آتش دلم مي خرامند و اينچنين است كه
(3) خلوتم را پر کن
سلام سالومهء عزيزم
مي دوني؟ رابطه اي كه ميزان عشق دو طرف برابر باشه به نظر من يه نوع ارتباط بديع وكميابه. اكثر ارتباطاتي كه نگاه مي كنم يه نفر عاشقه ويه نفر معشوق.اينكه هر دوتا يه اندازه بر هم عاشق باشند تقريبا يك معجزه است. تا حالا دوست داشتم عاشق باشم .اما چند روزه دارم فكر مي كنم انگار معشوق بودن دردسرش كمتره.
جاري باشي.
Friday, July 22, 2005 4:03:00 PM
و توافقی درمیان باید باشد نه تضادی، چنانچه عشق دو جانبه باشد همانطور که می فرمائید
Friday, July 22, 2005 7:07:00 PM
سلام / چند روزي بود كه سيستم خراب بود و سعادت مصاحبت با شما و خواندن اشعار زيباتان با من نبود ./ مي خوانم و نظر مي دهم/ در سال مرگ شاملو به روزم با تكه اي از شعر ناب اش . همين. / متبرك باد نام تو
Sunday, July 24, 2005 10:23:00 AM
Post a Comment <<دنیای من